کد مطلب:75508 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:330

الگو گرفتن از گذشتگان











همانگونه كه انسان در بدو زندگانی خویش از والدین خویش الگو گرفته و شخصیت خویش را بر اساس آن تنظیم كرده و رشد می دهد، همواره آیندگان چشم به گذشتگان دوخته و اسوه های خویش را در میان

[صفحه 70]

آنان (آگاهانه یا ناخودآگاه) انتخاب و در پرتو سیمای گذشتگان شخصیت فردی و اجتماعی خویش را می سازند. این تاثیرات در تجزیه و تحلیل شخصیت های بزرگ بخوبی مشهود و ملموس است، بگونه ای كه شخصیت های گذشته در حیات آنان نمود عینی دارد. در زندگی روزمره ی مردم نیز اسوه ها، سیرت ها، خاطرات گذشته بطور مستمر عمل می كند، بطوری كه می توان ادعا نمود در اكثر گزینش ها و موضع گیریهای فردی و اجتماعی نقش دارند. مسلم است كه هر چه این الگوها و اساطیر متعالی تر و صالح تر بوده باشند، تاثیرات سازنده تری در فرد و جامعه دارند. بر عكس، ضعیف یا نا صالح بودن این مقوله ها زمینه ی انحطاط صاحبان آن را به وجود می آورد.

تاریخ جایگاهی است كه هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب كنیم در اختیار ما می گذارد، گو اینكه آزمایشگاهی است كه آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است ولی در آن میان پرچم نجات انسان را كسانی به دوش كشیده اند كه مرتبط با مبدا آفرینش بوده وجودشان سیره و الگو برای تاریخ گشته است.

از آنجا كه انبیاء رسالت نجات انسان را داشته بهترین اسوه برای بشر شمرده می شود، لذاست كه آن حضرت شرط نجات بشریت را منوط به تبعیت از مرسلین و خاتم آنان دانسته می فرمایند:

«محققا الگو گرفتن از پیامبر كرم (ص) برای تو كافی است... اما اگر خواهی نمونه ی دیگری برای تو آورم موسی كلیم الله را در نظر آور... نمونه ی سوم حضرت داوود صاحب مزامیر كه درود خدا بر او باد... و اگر از دیگری خواستی برای تو

[صفحه 71]

از عیسی بن مریم كه سلام بر او باد برای تو گفته شود...پس به پیامبر خود (ص) كه نیكوتر است اقتدا نما و به او تاسی نموده زیرا وجود او «اسوه ای» برای تاسی جستن است... هر آینه در وجود رسول خدا (ص) و روشهای او آنچه تو را به بدیها و نیكی ها آگاه كند وجود دارد»[1] از آنجا كه این رهنمود مولی علی علیه السلام (كه كامل ترین اسوه برای بشریت، پیامبر اكرم (ص) می باشد) نظر عموم مسلمین بوده و هست و لذاست كه از اول، مسلمانان تاریخ نگاری را بر همین اساس پایه ریزی نمودند. و از این دیدگاه ضرورت مطالعه ی تاریخ بر عموم مسلمین واجب و حتمی است، چرا كه اگر مسایل جاری در زمان پیامبر اكرم (ص) و شیوه های آن حضرت فراموش شود، در فهم قرآن مشكلاتی به وجود خواهد آمد.

یك بیماری مهمی كه بر تاریخ نگاری فعلی مسلمانان عارض شده است اینكه: به تاریخ انبیاء سلف نمی پردازند.

در حالیكه اگر به تاریخ نگاری قرون اولیه اسلامی مراجعه شود ملاحظه می شود كه آنان به شیوه ی قرآن و نهج البلاغه، از سیره ی انبیاء سلف فراوان سخن به میان آورده و در تداوم راه انبیاء عظام، پیرامون حضرت ختمی مرتبت (ص) سخن گفته اند. (تاریخ طبری و ابن اثیر و... نمونه هائی از این گفتارند). ولی متاسفانه این كار فعلا در بین مسلمین امری بسیار حاشیه ای گردیده است.

آن حضرت نه تنها الگو گرفتن از انبیاء گذشته را سفارش می نمایند بلكه بر تعبیت از محاسن گذشتگان، از هر قوم و طایفه ای باشند

[صفحه 72]

تاكید می كنند.

«پس مانند سابقین خود باشید، كسانی كه پیش از شما بودند و...»[2] بنابراین نباید تاریخ را منحصر در شناخت دوران خاص نمود و از نتایج و ثمرات فراوان مقاطع دیگر بی بهره بود. چرا كه انحصار نمودن تاریخ به مقطع خاص خارج از روال علمی و موجب بروز اشتباهاتی خواهد گردید. زیرا هر مقطع تاریخی به مثابه پله ای از نردبان است كه با شمارش قبل و بعد آن معنی و مفهوم پیدا می كند. عظمت پیامبر اسلام وقتی روشن تر می گردد كه روند تاریخ تا زمان ایشان تبیین شده باشد. شناخت امروزه ی اسلام نیز منوط به بستر حركت آن دین و درك كلی فراز و نشیبها، تداخلات فكری و فرهنگی از صدر اسلام تا كنون است.

آن حضرت برای یافتن راه نجات، پیروان خویش را ملزم به مطالعه ی تاریخ درباره ی ائمه نموده اند. تا بر اساس سیره ی آنان در امور عمل نمایند.

«اهل بیت پیامبر خود را نگریسته، از طریق ایشان جدا نشده، رفتارشان را پیروی كنید كه هرگز شما را از راه راست بیرون نبرند و به هلاكت و گمراهی باز نمی گردانند، پس اگر ایشان نشستند شما نیز بنشینید و اگر برخاستند شما نیز برخیزید، از ایشان جلو نیافتید كه گمراه و سرگردان خواهید شد و عقب نیافتید كه هلاك و بیچاره می شوید»[3].

بحث فوق را در نتایج زیر خلاصه می نمائیم كه:

1- داشتن الگوی تاریخی ضرورت انسانی است.

[صفحه 73]

هر چه الگوها و اساطیر كمال یافته تر باشند تاثیرات بهتری در سازندگی انسانی دارند.

3- كسانی كه بدنبال شناخت الگو و انتخاب آن نیستند، ناخودآگاه اسوه هائی را قبول یا بر آنان تحمیل می شود.

4- از نظر علی علیه السلام پیامبر اكرم (ص) بهترین اسوه و الگوست.

5- در دیدگاه آن حضرت سرمشق گرفتن منحصر به ذات پیامبر اكرم (ص) نشده است.

6- درك قرآن بدون تاریخ صدر اسلام میسر نیست.

7- تاریخ كشورهای اسلامی بستر حركت اسلام از زمان پیامبر اكرم تا كنون می باشد كه لا ینقطع باید مورد مطالعه قرار گیرد.


صفحه 70، 71، 72، 73.








    1. «و لقد كان فی رسول الله- صلی الله علیه و اله- كاف لك فی الاسوه... و ان شئت ثنیت بموسی كلیم الله صلی الله علیه...

      و انشئت ثلثت بداود صلی الله علیه...

      و ان شئت قلت فی عیسی ابن مریم علیه السلام...

      فتاس بنبیك الاطیب الاطهر- صلی الله علیه و آله- فان فیه اسوه لمن تاسی... و لقد كان فی رسول الله- صلی الله علیه و آله- ما یدلك علی مساوی الدنیا و عیوبها» (از خطبه ی 159).

    2. از خطبه ی 175 قبلا آمد.
    3. «انظروا اهل بیت نبیكم فالزموا سمتهم و اتبعوا اثرهم، فلن یحرجوكم من هدی و لن یعیدوكم فی ردی، فان لبدوا فالبدوا و ان نهضوا فانهضوا و لا تسبقوهم فتضلوا و لا تتاخروا عنهم فتهلكوا». (از خطبه ی 96).